صفحه اصلی > دفتر شعر : کسی در دوردست‌ها

کسی در دوردست‌ها

پرده‌ی گل‌ریز ‌آبی

ریزنقش

از پهنه عریض پنجره

خود را جمع می‌کند

 

رگه‌های نازک نور خورشید

بر فرش لاکی حجره

بساط می‌کند

 

گل‌های برگ سوزنی

در گلدانی به رنگ یاقوت

برقله‌ی پایه‌ای درهم برهم

خورشید را در آغوش می‌کشد

 

برگ‌های بلند نخل

با صبغه آفتاب هارمونی می‌سازد

 

کشتی با بادبان‌های برافراشته

روان در اقیانوس

در دوردست‌ها

در گوشه‌ی تابلوی

آویزان به دیوار اتاق

در قابی طلایی

جاخوش کرده است

و من،

غرق در افکار خود

شعر می‌سُرایم

آسمان را می‌چلانم

ماه را می‌دزدم

ستاره‌ها را می‌خوانم

نور را می‌رقصانم

سیاهی را می‌بوسم

خورشید را می‌آرایم

باران را می‌گریانم

کتاب را می‌بلعم

واژه‌ها را می‌سایم

قلم را می‌چاپم

تابلوی نقاشی را می‎خندانم

ابدیت را می‌جویم

مقالات مرتبط

به‌خاطر کندن گل سرخ

به خاطر کندن گل سرخ ارّه آورده‌اید؟ چرا ارّه؟ فقط به گل…

10 بهمن 1403

مشاعره با کلمات

زندگی میان واژه‌ها مرا شاعر کرده است مشاعره با کلمات خودِ شعر…

7 بهمن 1403

آرزوهای مدفون زیر آوار

مردمان به کوه خواهند زد. به غار خواهند رفت. بشر دوباره به…

7 بهمن 1403

دیدگاهتان را بنویسید